شفافیت حقوق و دستمزد در سازمانها به چه معنا است؟
بیشتر مردم از شفافیت حقوق میترسند. همیشه و در هر حالی به شما گفته شده است که درباره حقوق خود با دیگران صحبت نکنید، بنابراین وقتی به دنبال شغل هستید و تا پای قرارداد نیز میروید، نمیدانید چگونه در مورد حقوق مذاکره و صحبت کنید. موضوع شفافیت حقوق و دستمزد تا یکی دو سال پیش یک تابو بود.
علاوه بر این، شفافیت حقوق و دستمزد میتواند برای هر کسب و کاری خطرناک باشد. مدیریت نگران این است که کارمندان به نابرابری در حقوق و دستمزد پی ببرند و این موضوع تأثیر بدی روی روحیه افراد در تیمهای مختلف داشته باشد، باعث عدم رسیدن به توافق با کارمندان جدید و قدیم شود و در نهایت نیز باعث گردش بسیار کارمندان در شرکت شود. از این بدتر اینکه عدم وجود شفافیت در حقوق و دستمزد باعث میشود شرکت دچار مشکل در داشتن انصاف شود، که این موضوع حتی میتواند تبعات قانونی نیز به همراه داشته باشد. سرانجام، این سؤال وجود دارد که آیا پول واقعاً باعث خوشبختی مردم میشود؟ مطمئنا برای داشتن زندگی نرمال و همراه با رفاه، حتما پول نیاز است و اینکه شرکتی به افراد میزان حقوق پایین را پیشنهاد دهد و انتظار داشته باشد که به دنبال شفافیت در حقوق نباشد و حق خود را نخواهد، کمی بی انصافی است.
اگر نمیتوانید به خوبی این مشکل را در شرکت خود حل کنید و نگرانی کارمندان را در مورد میزان درست دریافتی کاهش دهید، به این معناست که مشکل شما در مورد عدم شفافیت حقوق و دستمزد بسیار حاد است.
حقایقی درباره شفافیت حقوق و دستمزد
در تحقیقی که در مورد مقایسه حقوق و دستمزد در Harvard Business Review منتشر شده، نشان میدهد که افراد وقتی به این پی میبرند که مدیرانشان با کار آنها چه چیزی به دست میآورند، سختتر کار میکنند. آنها ۴.۳ درصد ساعات بیشتری را در دفتر میگذرانند، ۱.۸۵ درصد ایمیل بیشتر میفرستند و ۴.۴ بیشتر میفروشند؛ به خصوص اگر فاصله آنها از نظر سمتی با مدیرشان بسیار کم باشد و این احتمال را بدهند که روزی با تلاش و کمی شانس، سمت مدیر خود را اشغال کنند. در این شرایط، تفاوت حقوق بین مدیران و کارمندان در واقع انگیزه ایجاد میکند.
در مورد نابرابری در حقوق بین همسالان، همان تحقیقات نشان میدهد که کارمندان با پی بردن به درآمد همکاران خود بیش از پیش بی انگیزه میشوند، به خصوص اگر حدس آنها بیش از ۱۰ درصد باشد. این کارمندان ۹.۴ درصد ساعات کمتری را در شرکت میگذرانند، ۴.۳ درصد ایمیل کمتری میفرستند و ۷.۳ درصد کمتر میفروشند.
با این حال، این موضوع به هیچ عنوان تعجب آور نیست و به منزله سلب شفافیت حقوق نیست.
آنچه این تحقیقات نشان میدهد این است که حقوق و دستمزد باید منصفانه و دقیق باشد و کارکنان نیاز به این دارند که نتیجه کار و زمانی که در شرکت میگذارند را ببینند، تا رشد کنند. وقتی افراد در سازمان نمیدانند در مقایسه با سایر کارمندان در همان موقعیت چگونه ارزیابی میشوند، ناراضی هستند. این را همه میدانند و انتظار ندارند که همه کارمندان در یک شرکتی به صورت یکسان دریافتی داشته باشند. با این حال، آنها انتظار دارند که پرداختیها عادلانه و بر اساس دادهها و انجام تحقیق روی عملکرد افراد باشد.
وقتی در سازمانها به عدالت در پرداخت حقوق توجه نشود و سیاستهای پرداخت به خوبی ابلاغ نشود، این تصور را برای کارمندان به وجود میآورند که عوامل دیگری نیز از جمله سوگیریهای ناعادلانه، فشرده سازی حقوق، اعمال سلیقه در پرداختیها یا تبعیض در کار در سازمان وجود دارد. این برداشتها همان مواردی است که منجر به فرسودگی شغلی و جابجایی و استعفای کارمندان میشود.
برای داشتن شفافیت در حقوق، میزان دستمزد افراد باید عادلانه باشد. برای اینکه حقوق منصفانه باشد، دستمزد افراد باید داده محور باشد.
استخدام کنندگان در مصاحبههای شغلی از افراد در مورد میزان حقوق مد نظر آنها میپرسند و شرکت هیچ سیاست خاصی در زمان مصاحبه برای مذاکره حقوق و دستمزد ندارد. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که فرد به استخدام شرکت درآمده است و شرکت در مورد سیاستهای پرداختی خود در این زمان صحبت میکنند. اگر شرکت شما حقوق افراد را منصفانه پرداخت میکند و پرداختیها بر اساس دادهها است، مذاکره در مورد حقوق و دستمزد غیرضروری است. پردهای برای پنهان شدن در پشت آن وجود ندارد. یک مهندس نرم افزار خانم با یازده سال سابقه کار، همان میزان حقوقی را دریافت میکند که همتای آقای خود دریافت میکند.
وضعیت ایده آل در مورد حقوق منصفانه همین است که عنوان کردیم، اما باید بگوییم که ایده آل قابل دستیابی است. اکثر شرکتهایی که از شفافیت حقوق میترسند، در واقع در بخش عدالت و انصاف مشکل دارند. این مشکلات بدون شفافیت همچنان وجود دارند. آنها فقط پنهان میشوند و در نهایت میتوانند منجر به از دست دادن افراد کاربلد و استعدادها شوند.
عدم پرداخت حقوق با توجه به دادهها و ارتباط آن با پیشرفت شغلی
وقتی در مورد پرداخت حقوق عادلانه و منصفانه صحبت میکنیم، افراد زیادی هستند که سراغ مراجع در مورد حقوق و دستمزد در بازار کار میروند. به عنوان مثال ایران سلری را برای دیدن میزان پرداختیها در بازار کار انتخاب میکنند تا به میزان مورد نظر خود برسند. اما یکی از مشکلات اساسی در نبود شفافیت در مورد حقوق و دستمزد این است که، افراد در این سیستم خیلی زود خام صحبتهای دیگر افراد میشوند و خیلی زود صحبتهای آنها در مورد میزان پرداختی افراد دیگر را بارور میکنند. در این حالت آنها سریع قانع میشوند که نسبت به دیگر افراد دریافتی کمتری دارند.
در این مورد شفافیت حقوق و دستمزد مشکل نیست؛ بلکه داشتن شفافیت در مورد حقوق راه حل است.
خیلی مهم است که این موضوع را درک کنید که شفافیت در حقوق و دستمزد، اعلام میزان دریافتی همه افراد و افشا کردن مبلغ حقوق خود در محیط کار نیست. شفافیت حقوق و دستمزد در واقع فقط به معنای دسترسی آزاد به اطلاعات است. این به معنای داشتن یک فلسفه پرداخت و برقراری ارتباط با آن فلسفه است. این به معنای استفاده از دادههای درست از عملکرد افراد، برای تعیین میزان پرداختی است. در واقع استناد به سابقه کار، میزان تحصیلات، توانایی افراد، میزان مهارت آنها است که میتواند شفافیت در مورد پرداختی به وجود آورد.
همچنین موضوع مهم دیگری که در این باره مطرح میشود، برقراری ارتباط کاری است که افراد برای رشد در حرفه خود و برای کسب درآمد بیشتر باید انجام دهند. وقتی افراد بفهمند که برای بدست آوردن پول بیشتر چه کاری باید انجام دهند و چرا، برای آن تلاش خواهند کرد. آنها بیشتر درگیر کارها میشوند و به طبع، بهرهوری آنها افزایش پیدا میکند.
شفافیت در مورد دستمزد شایعات را زیر پا میگذارد. در این حالت مردم به شایعات توجهی نمیکنند، چرا که به اطلاعات به طور کامل دسترسی دارند.
نتیجه ارزیابی افراد بر اساس عملکرد و شفافیت در حقوق
به طور خلاصه، شفافیت حقوق مزایای زیادی دارد که مهمترین آن رضایت کارمندان و پیشرفت آنها در کار است و در واقع این شفافیت باعث میشود که آنها برای پیشرفت بیشتر تلاش کنند. با این حال، شفافیت حقوق و دستمزد باید به عنوان بخشی ذاتی از فرهنگ سازمانها کاملاً پذیرفته شود و با دادهها، ارتباطات و آموزش قوی در سازمانها جا انداخته شود.